< language=java>
>
میگویم:« شما که نبودی،خانه بی اندازه سوت و کور بود»خوشحال شد خیلی.بلافاصله بعدش گفتم:«نمیدانی چقدر دوست دارم برم جنوب!!!»نگاهی کرد و گفت:«مگه مشکلی برای رفتن داری؟»
میگویم:« شما که نبودی،خانه بی اندازه سوت و کور بود»خوشحال شد خیلی.بلافاصله بعدش گفتم:«نمیدانی چقدر دوست دارم برم جنوب!!!»نگاهی کرد و گفت:«مگه مشکلی برای رفتن داری؟»
چهارشنبه 86 اسفند 8
, ساعت 6:28 صبح |[ پیام]
تو می خواهی بیایی اینجا. چه چیزی را باید جارو بکشم؟ خودم را؟
چهارشنبه 86 اسفند 8
, ساعت 12:9 صبح |[ پیام]
انگار سالها دور دور دو دور دور دور از تو بودهام
زندانی غمی رنجور بودهام...
زندانی غمی رنجور بودهام...
سه شنبه 86 اسفند 7
, ساعت 8:38 عصر |[ پیام]
این روزها فقط روز مصیبت است
بر شانههای ما آوار غربت است
پ.ن: تموم میشه! مگه نه؟
بر شانههای ما آوار غربت است
پ.ن: تموم میشه! مگه نه؟
سه شنبه 86 اسفند 7
, ساعت 8:36 عصر |[ پیام]
کم کم حصارها بسیار میشوند
بین من و شما دیوار میشوند
پ.ن: اگه اون اتفاق تازه مهرماه نمیافتاد، یقین بدون همین میشد...
بین من و شما دیوار میشوند
پ.ن: اگه اون اتفاق تازه مهرماه نمیافتاد، یقین بدون همین میشد...
سه شنبه 86 اسفند 7
, ساعت 8:35 عصر |[ پیام]
به قول حضرت صائب:
تخم رنجش در زمین دوستی پاشیدن است
شکوه احباب را پوشیده در دل داشتن
نامردی اگه هر چی تو دلته را نریزی بیرون.
تخم رنجش در زمین دوستی پاشیدن است
شکوه احباب را پوشیده در دل داشتن
نامردی اگه هر چی تو دلته را نریزی بیرون.
سه شنبه 86 اسفند 7
, ساعت 8:32 عصر |[ پیام]
خدا خیرش بده هرکی این اینک را از خودش در وکرد!
حالا که دیگه دستمون به قلم نمیره برای نوشتن تو اینک خودمون اگه اینجا نبود یحتمل هرشب باید منتظر یه انفجار مهیب بودیم!
انفجار ذهن خسته من! ذهن انباشه از خزعبلات مسخره...
حالا که دیگه دستمون به قلم نمیره برای نوشتن تو اینک خودمون اگه اینجا نبود یحتمل هرشب باید منتظر یه انفجار مهیب بودیم!
انفجار ذهن خسته من! ذهن انباشه از خزعبلات مسخره...
سه شنبه 86 اسفند 7
, ساعت 8:29 عصر |[ پیام]
ببین! این مسائل با وجود بزرگی و اهمیتشون واسه من، وقتی بین من و تو اتفاق میافته، پیش دوستی چندین سالهمون هیچه هیچه. تو بیخود خودتو نگران نکن...
سه شنبه 86 اسفند 7
, ساعت 8:28 عصر |[ پیام]
چی؟ چرا؟ کی؟ کجا؟برداشت اشتباه!
همیناست که آزارم میده.
همیناست که آزارم میده.
سه شنبه 86 اسفند 7
, ساعت 8:28 عصر |[ پیام]
برا دل خودم مینوشتم. نه اینکه کسی نامحرم باشهها! نه!
نمیخواستم شائبه این پیش بیاد که...
سه شنبه 86 اسفند 7
, ساعت 8:27 عصر |[ پیام]