مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد، اگر:
احساسات خود را ابراز نکنیم. همان احساسات که موجب درخشش چشمان ما می شود، و دل را به تپش در می آورد ( پابلو نرودا، نویسنده شیلیایی).
احساسات خود را ابراز نکنیم. همان احساسات که موجب درخشش چشمان ما می شود، و دل را به تپش در می آورد ( پابلو نرودا، نویسنده شیلیایی).
سه شنبه 86 آذر 27
, ساعت 9:52 عصر |[ پیام]
میشه اسم نویسنده اون کتاب رو گرای.... رو بنویسین .
سه شنبه 86 آذر 27
, ساعت 9:43 عصر |[ پیام]
بسی ذوق زده گشتم. آخه حس نوشتنم بود و دلم نمی خواست هیش بشم و منتظر یه تعارف بودم.
سه شنبه 86 آذر 27
, ساعت 9:42 عصر |[ پیام]
نه. به جای هیس شدن، بیشتر بنویسید تا اون پست طولانیه از صفحه بره بیرون. این جوری بهتر جبران میشه.
سه شنبه 86 آذر 27
, ساعت 9:40 عصر |[ پیام]
اوووووووووووووووووخ. ببخشینم. من که خودم اعتراف کردم . دیگه دعوام نکنین. حالا به جاش هیس میشم تا جبران کنم.
سه شنبه 86 آذر 27
, ساعت 9:38 عصر |[ پیام]
واااااااااااااای واااااااااااااای
سه کلمه زیادتر از گلیم حرف زدید.
آقای مدیر! دعواش کن!
سه کلمه زیادتر از گلیم حرف زدید.
آقای مدیر! دعواش کن!
سه شنبه 86 آذر 27
, ساعت 9:35 عصر |[ پیام]
نچ...نچ... سه کلمه بیش از پنج خط.... مستحق مجازات...مجازات سکوت.
سه شنبه 86 آذر 27
, ساعت 9:24 عصر |[ پیام]
فکر نمیکنم بهتر از اون پیدا کنین . خوب آخه فیلم مال 68 سال پیشه. من دیدم. نسخه رنگ شده اش رو . اما حتما اول کتابش رو بخونین و بعد فیلم رو ببینین. آخه فیلم کامل نیست. خانم مارگارت میچل شخصا ویویان لی رو برا بازی در این فیلم انتخاب نموده و در اواسط ساخت فیلم به دلیل تصادف فوت نمودن.
سه شنبه 86 آذر 27
, ساعت 9:23 عصر |[ پیام]
شاهکاره. خوندمش. اصلا دوستش نداشتم و ندارم. نمیدونم چرا. برا همینم الان داستانش زیاد یادم نیست. شاید سطحی خوندم. حتما سطحی خوندم.
سه شنبه 86 آذر 27
, ساعت 9:19 عصر |[ پیام]