چه خنده دار . به من می گه اینگار دیگه دوستم نداری؟؟ اخه مگه من از اولم داشتم ؟ مگه تو واقعا دوستم بودی؟ وای خدا چقدر از دست ادمای اینطوری لجم می گیره
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 7:54 عصر |[ پیام]
افسوس می‏خورم که چرا فیلم فارنهایت 451 را ندیده‏ام. با آن فیلمی که مایکل‏مور ساخته بود اشتباهش نگیرید. این یکی دیگه‏ست.
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 7:35 عصر |[ پیام]
تماست مثل آب یخی بود که روی آتش سوزانی ریخته باشند؛ خوب شد زنگ زدی... تا کجاها که نرفته بودم. با همه اطرافیانم دعوا کردم... .
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 7:27 عصر |[ پیام]
خوب بگین یه کلاس بذارن که ما همه ازشون یاد بگیریم و مقدس بشیم. اونوقت میشیم مقدسات( بازم همین).
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 6:53 عصر |[ پیام]
نُچ... باید میگفتین که: بغل دستیه سایه به سایه گفته که به ما بگه که به شما بگیم که سایه میگه که بغل دستیش گفته که: آبلیمو برای سر درد خوبه. (همین)
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 6:51 عصر |[ پیام]
البته غیر از یه ایراد کوچولو.
ضعیفی طرف. ضعیف.
همین
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 6:40 عصر |[ پیام]
یک‏نفر هست که تا الان نتونستم از رفتار و کردار و منش و اخلاق و ... ایراد بگیرم.
کاش می‏تونستم  ازش گاف بگیرم. کاش می‏تونستم ازش یه کار بد ببینم که دیگه این‏قدر برام مقدس نباشه.
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 6:22 عصر |[ پیام]
برای آقای فضل پیامک فرستادم که سایه گفته، بغل‏دستیش گفته، آب‏لیمو براش خوبه.
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 5:36 عصر |[ پیام]
شربت آبلیمو خیلی خوبه برا سردرد. من نمیگم که!!! این بغل دستیم میگه...
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 2:26 عصر |[ پیام]
دفترستانه، یا غمستان؟؟؟ شایدم دلتنگستان!!!
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 2:13 عصر |[ پیام]
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >