وقتی کله‏ای در مانیتور فرو رفته است خودت را برای فهماندن حرفت به صاحب آن کله، خسته نکن!
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 12:4 عصر |[ پیام]
وقتی چشم‏هات رو می‏بندی، دنیا از بین نمی‏ره. این رو بدون!
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 11:55 صبح |[ پیام]
آقای محترم لطفا سر خدا داد نکش! خیلی کوچیک‏تر از این حرف‏ها هستی! یاد اون جمله می‏افتم که به خدا می‏گفت: «حالا اگه تو خواستی بنده‏ت رو ببری توی جهنم، کی می‏تونه کاری بکنه؟» مگه کم قاعده‏ی و قانون هست که ما ازش بی‏اطلاعیم؟!
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 11:50 صبح |[ پیام]
بعضی وقت‏ها به خاطر یک چیز احمقانه اعصاب آدم خرد می‏شود
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 11:49 صبح |[ پیام]
آیا حقوق بشر شامل خدا هم می‏شود؟ آیا خدا هم باید از حقوق بشر اطاعت کند؟
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 11:46 صبح |[ پیام]
هزار دست، پراز خواهشند و گوش به زنگ
که آن انارترین روز چیدنش برسد
براین مشام و براین جان چه می شود یارب
نسیمی از چمنش بویی از تنش برسد
به خاطر وجدان و اخلاق و کپی رایت و چیز های دیگر «سعید بیابانکی»
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 9:6 صبح |[ پیام]
سلام!جاخوردم‏ها!!نویسنده‏ی وبلاگ اینک یه چهارم عکسش اینجا هست.همینجوریش وحشتناکه.خدا نکنه بقیه اشون هم همین کار رو بکنن.خدا نکنه؟!وووی...
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 7:42 صبح |[ پیام]
هیچ کس مقصر نیست الا خودم. خدا هم از همه مظلوم‌تر. هر چی کاسه است سرش می‌کشنیم. همه‌ش خودمم،‌خودم و خودت از همه بهتر می‌دونیم. خودم کردم که ... بر خودم باد ...
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 3:19 صبح |[ پیام]
تا چند لحظه پیش فکر می‌کردم. آماده مردن هستم... الان نیستم. زندگی بدون حس مرگ خوش نمی‌گذره. یا علی مددی.
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 2:8 صبح |[ پیام]
وقتی سنگ‌های چند هفته‌اس روی هم چیدی میریزه روی زمین. حس کفت بودن بهت دست میده. کوفت ... شدن ... زندگی ...
 شنبه 86 آذر 24 , ساعت 1:59 صبح |[ پیام]
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >