< language=java>
>
منم اولش فکر کردم شاخص دین نمازه.اما بعد فهمیدم نه .نماز نیست.فقط صداقته ...صداقت.می تونین بپرسین.مادرانه الکی حرف نمی زنه.باور کنین.
منم اولش فکر کردم شاخص دین نمازه.اما بعد فهمیدم نه .نماز نیست.فقط صداقته ...صداقت.می تونین بپرسین.مادرانه الکی حرف نمی زنه.باور کنین.
شنبه 86 بهمن 6
, ساعت 5:16 عصر |[ پیام]
< language=java>
>
دلم می خواد با این اردوی سایت وصله برم قم و جمکران.اما آخه تنهایی برم؟کاش می دونستم دوستان هم هستند یا نه؟
دلم می خواد با این اردوی سایت وصله برم قم و جمکران.اما آخه تنهایی برم؟کاش می دونستم دوستان هم هستند یا نه؟
شنبه 86 بهمن 6
, ساعت 5:9 عصر |[ پیام]
در کشاکش بودن ها و نبودن ها، در کویر داغ سوختن ها و رفتن ها، در بحبوحه سکوت و حسرت ها، در تمامی لحظات دیدن ها و ندیدن ها، در تمامی انکار لبخندها و گریستن ها، تو را می طلبم. تو را می طلبم ای همه معنای سکوت من، فریاد سکوتم را بخوان.
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 4:7 عصر |[ پیام]
باز تنور داغ رد صلاحیت ها و روزنامه ها و ...... انقدر امروز بحث شد که خستمه. حوصله شون رو ندارم. باز همه روزنامه ها هم یه چیز می نویسند.... بمونه.
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 3:46 عصر |[ پیام]
از اون شبی که جفت پا اومدم تو اینک و ........ دیگه نیومده بودم. اما خب دلم برا اینجا تنگ شده بود.
اینک سلام.
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 3:42 عصر |[ پیام]
میبینین...دوستان همه تا صبح بیدار میمانند.من که مثل آدم حسابیها اول صبح میام پای سیستم،هیچ کس نیست.چون الان همهشان خوابند.اینک نویسی تنهایی یه جوریه انگار...
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 8:36 صبح |[ پیام]
آدم نمی فهمه اونجاها چه خبره.یه گوشه خبر را میدهند و در میروند.من میمانم با یه عالمه کنجکاوی...اونجا چه خبره؟
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 8:34 صبح |[ پیام]