اینک نوشتن دوستان را دوست دارم.فقط عیبش اینه که عجیب بیشتر آن نوشته ها مجهول هستند.حتی اگه بگویم مشکوک،بی ربط نگفته ام.راننده آمبولانسی که اومده بود اینک، را دیدین؟
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 8:32 صبح |[ پیام]
داشتم فکر می کردم شاخص دین چیه؟چه جوری میشه فهمید دین داریم یا نه؟آیا نمازه؟روزه است؟خمس و زکاته؟اگه اینا نیست ؛پس چیه؟شما میدونین؟
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 8:29 صبح |[ پیام]
داشتم فکر می کردم شاخص دین چیه؟چه جوری میشه فهمید دین داریم یا نه؟آیا نمازه؟روزه است؟خمس و زکاته؟اگه اینا نیست ؛پس چیه؟شما میدونین؟
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 8:29 صبح |[ پیام]
سرما خوردگی اصلا با اینک نوشتن جور در نمیاد.
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 8:27 صبح |[ پیام]
ما نمی توانیم چیزی به مردم بیاموزیم. ما فقط می توانیم به آنان کمک کنیم تا آن را در درون خود کشف کنند.
(گالیله)
(گالیله)
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 1:51 صبح |[ پیام]
کاش می شد نیستی را دار زد
در سکوت ِ
صبحگاه ِ
هیچ گاه...
در سکوت ِ
صبحگاه ِ
هیچ گاه...
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 1:32 صبح |[ پیام]
داشتم نماز می خوندم؛ یاد اون نمازا افتادم؛ و یاد تعقیبات اون نمازا. خدایا! شکرت.
سه شنبه 86 بهمن 2
, ساعت 6:1 عصر |[ پیام]
میگم دلم میخات بتونه فکر کنه.
میگه تو اصلا نمیفهمی.
میگه تو اصلا نمیفهمی.
دوشنبه 86 بهمن 1
, ساعت 7:9 عصر |[ پیام]