چرا هرچی زنگ می‌زنم میگه امکان پذیر نمیباشد؟
جواب: مصلحت نیست انگار!

 جمعه 86 اسفند 3 , ساعت 10:1 صبح |[ پیام]
می‌گم: ببین! باز تو یه کاری به من گفتی انجام بده و دستم زخم شد.
میگه: اوووه! چقدر نازک نارنجی! بیا دستای منو ببین!
آستینشو زد بالا. خجالت کشیدم. امااز رو نرفتم که...

 جمعه 86 اسفند 3 , ساعت 10:1 صبح |[ پیام]
دستم گرفت به گاز! زخم شد...
یاد دستای تو افتادم که هربار میبینم باید یه جاش زخم شده باشه!
نمی‌دونی من دل نازکم؟ چرااینقدر خودتو زخم و زیلی می‌کنی؟!

 جمعه 86 اسفند 3 , ساعت 10:0 صبح |[ پیام]

ساعاتی بعد جلسه ای داریم که احتمالا یکی از موضوعاتش «روابط دختر و پسر» باشد.
حرفها و نقطه نظراتم را جمع و جور کرده ام اما!
الان یک سرچی در گوگل نمودیم دیدیم چقدر ملت روشنفکر حرف تازه زده‌اند!


 جمعه 86 اسفند 3 , ساعت 7:59 صبح |[ پیام]
اول صبحی و دلتنگی؟ اول صبحی و فکر و خیالات همیشگی؟
برو بچه! برو این اینک‌ها را بریز دور! اینک تازه بیار...

 جمعه 86 اسفند 3 , ساعت 7:46 صبح |[ پیام]

از هر که دیده‌ام به خدا مهربان تری
لیلا! دلم گرفته در این جا برای تو
مجنون به ریگ بادیه غم‌های خود شمرد
...


 جمعه 86 اسفند 3 , ساعت 7:45 صبح |[ پیام]
باشه عزیز من! من که از اول گفتم بحثی با شما ندارم. شما خودت شروع کردی.
فقط گفته باشم: افکارت به این انجمنی‌هامی‌خوره! فکر نکن من با این طرز تفکر آشنا نیستما!!!

 جمعه 86 اسفند 3 , ساعت 7:42 صبح |[ پیام]
یه چیز دیگه!
این مشکل گیر کردن پست های ارسالی توی گلوی اینک را هم اگه میشه حل کنید.
آدم باید اجبارا یه پست دیگه بنویسه تا اون یکی در بیاد!
شده حکایت اس ام اس های ما!

 جمعه 86 اسفند 3 , ساعت 7:40 صبح |[ پیام]
دوستان فنی اینک!
من یه سوال دارم!
من که دارم آن لاین توی خودصفحه مدیریت اینک می‌نویسم، چرا هرکدوم از پستام یه سازی می‌زنه؟! این فاصله‌ها چیه اول و آخر پست قبلی؟!!!

 جمعه 86 اسفند 3 , ساعت 7:38 صبح |[ پیام]

یعنی شما می‌فرمایی بنیشینیم و دست روی دست بگذاریم و مسئولان کشور را لعن و نفرین کنیم تاآآآآآآآآآآ امام زمان بیاید و عدالت را بر پا کند؟ ها؟!
بفرمایید پس شماامام نمی‌خواید. یکیو می‌خواید...
ببین! گوشتو بیار جلو! ... بشین تا بیاد!


 جمعه 86 اسفند 3 , ساعت 7:35 صبح |[ پیام]
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >