زارع دایرةالمعارف جک بود. اما من حتا دو سه تا جک هم بلد نبودم هیچ وقت. الی یومنا هذا!
چهارشنبه 86 آذر 28
, ساعت 1:2 صبح |[ پیام]
سلمانی مث حامد احسان بخشه. ساکت و خاموش و تودار و ...
چهارشنبه 86 آذر 28
, ساعت 12:59 صبح |[ پیام]
گفتم؟ دخترک کبریتفروش همان شب رفت دم در یک سینما تا کبریتهایش را بفروشد. فیلم دخترک کبریتفروش روی پرده بود. فیلم که تمام شد مردم با چشم گریان آمدند بیرون. دخترک رفت نزدیکشان: «آقا! خانم! کبریت نمیخرید؟» همه گریه میکردند. هیچ کس کبریت نخرید.
چهارشنبه 86 آذر 28
, ساعت 12:58 صبح |[ پیام]
کسی از جوجهاردک زشت خبر داره؟ بالاخره چه بلایی سرش اومد؟
چهارشنبه 86 آذر 28
, ساعت 12:56 صبح |[ پیام]
وقتی خبر خوش رو بهشون دادم؛ نمیدونم اما احساس کردم همه شون ذوق کردن.
چهارشنبه 86 آذر 28
, ساعت 12:50 صبح |[ پیام]
به قیوم گفتم یادته چقدر در به در بودی؟ یه خرده سرخ شد. اما برای این که در بره گفت هنوز هم در به دریم.
چهارشنبه 86 آذر 28
, ساعت 12:50 صبح |[ پیام]
امشب کلی یاد سه چهار سالی کردیم که الان دیگه تموم شده بود؛ از گل پوچ های شب امتحان، از خواب های من؛ از دویدن های قیوم توی سالن؛ از خندیدن هاش.
چهارشنبه 86 آذر 28
, ساعت 12:49 صبح |[ پیام]