دیگه دارم مسلط میشم.مسلط میشم که بدون اینکه به شناسنامهی وبلاگ نگاه کنم،میفهمم که صاحب وبلاگ چند سالشه؟مجرده یا متاهله؟متدیته یا بیدینه؟سیاسی یا غیر سیاسی؟چقدر روند رشد وبلاگکلرجی من مشهوده.حتی میشه سیر رشد اونو رو درک کرد لابلای نوشتهها.
سه شنبه 86 دی 4
, ساعت 8:35 صبح |[ پیام]
سلام...دارم کلرجیمن را از آرشیوش میکشم بیرون.خدای من...چه خبره توش...حیف شد.حیف شد.کاش همون سالها به دنیای وبلاگ اومده بودم.حیف...
سه شنبه 86 دی 4
, ساعت 8:32 صبح |[ پیام]
میگم بیایم امل بازی در بیاریم ولی فهرست را بزنیم وسط نشریه ؟
یا مثلا یکی از مطالب را مثلا مناجات حسن اقای نظری را بزنیم پشت جلد 


سه شنبه 86 دی 4
, ساعت 1:21 صبح |[ پیام]
25 صفحه نشریه را کار کردم. چند تا مطلب مونده. فکر کنم یه مقدار کم داشته باشیم. مطلب زیاده ولی مطلب خوب کمه. صفحات را شاید روی 32 بستیم. دو صفحه جلد. میمونه 30 صفحه میرسیم به حد نصاب.
سه شنبه 86 دی 4
, ساعت 1:19 صبح |[ پیام]
البته ما که راحتیم! ما اصولا دمای راحتی هستیم؛ اوکی؟ فقط می ترسیم بعضی حرفا مغایر قوانین تلقی بشه و مسدود بشیم :))
دوشنبه 86 دی 3
, ساعت 11:33 عصر |[ پیام]
آخه این جا که نمیشه درباره خیلی چیزا حرف زد؛ همین جوریش هم خیلیا به بعضیا گفتن که این جا چرا این جوریه! خوشم میاد که بعضیا وظیفه ارشاد و اینا رو به هیچ وجه یادشون نمیره!
دوشنبه 86 دی 3
, ساعت 11:30 عصر |[ پیام]
احساس میکنم نشریهای که دارد کار میشود خیلی حرفهای و سنجیده نیست. سعیمان را میکنیم ولی کلاً از کار ضربتی و بدون فکر و مشورت(با ذهن باز) خوشم نمیآید. با عدد کار کردن حال نمیکنم.
دوشنبه 86 دی 3
, ساعت 8:45 عصر |[ پیام]
احساس میکنم نشریهای که دارد کار میشود خیلی حرفهای و سنجیده نیست. سعیمان را میکنیم ولی کلاً از کار ضربتی و بدون فکر و مشورت(با ذهن باز) خوشم نمیآید. با عدد کار کردن حال نمیکنم.
دوشنبه 86 دی 3
, ساعت 8:45 عصر |[ پیام]
ای پای همیشه بند در نت/ ای کوزهی خود شکسته بر نت/ با قبل، همیشه ناسپاسم/ از بعد، همیشه در هراسم/ وقت زَر خود تلف نمودم/ از گردش وب نبود سودم/ از خانهی وب فرار کردم/ خود را به قلم دچار کردم/ از اینک خود رهاییام ده/ با بعد خود آشناییام ده
دوشنبه 86 دی 3
, ساعت 8:17 عصر |[ پیام]