آهان شماکمک می‏خواستید
بفرمایید چه کمکی می‏تونم بکنم
لازم نیست از پائلو نروا چیزی بیارید


 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 3:1 عصر |[ پیام]
مرگ تدریجی ما آغاز می شود، آن هنگام که عزت نفس را در خود بکشیم و آن هنگام که دست یاری دیگران را رد کنیم. ( پابلو نرودا، نویسنده شیلیائی)
 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 3:0 عصر |[ پیام]
نه سحراب و نه قیصر
همه در وصف دلبر
نه آنم و نه اینم
همه‏اش‏گوشه نشینم
 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 3:0 عصر |[ پیام]
خوبه هایدی نبودم !!!
 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 2:57 عصر |[ پیام]
نه ابری و نه بادی...نه روزی روزگاری
نه بیداری نه هوشیار...همه‏اش مست و ملنگی
دل دیوانه ما به دنبال علف نیست
علف کو با چه آید... اگر ناید نیاید
 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 2:57 عصر |[ پیام]
شماهم پرین
می شناسیدش که .
توهم خاصیتش همینه دیگه
 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 2:53 عصر |[ پیام]
شما که مامور مخصوص حاکم بزرگ بودین!!!!  .... نمیدونم اگه بدونین که من کیم ، معلوم نیست چقدر بترسین؟؟؟  ... میگین نعع؟؟؟ از اون یکی بپرسین، خودش میگه.
 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 2:52 عصر |[ پیام]
کوچه های بوی زمستان می‏دهد
بوی باران یا برف ریزان می‏دهد
قلب من اندر زمستان رخت
مانده و بوی زمستان می دهد
 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 2:52 عصر |[ پیام]
برای چه باید دوید
به چه باید رسید
به کجا
ایا خدایی هست ؟
 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 2:50 عصر |[ پیام]
دنیای توهم و تخیل مال خودته
مال خود خودت
دیگه هیچکی نمی تونه توش دست درازی کنه
اونو خودت می سازی...کاش زندگی همش تخیل بود
 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 2:47 عصر |[ پیام]
<   <<   81   82   83   84   85   >>   >