الان داره توی ذهنم وول می خوره:
عشق نام بی نشانه است و کس/ نام دیگری بدان نمی دهد
عشق نام بی نشانه است و کس/ نام دیگری بدان نمی دهد
پنج شنبه 86 آذر 29
, ساعت 3:16 صبح |[ پیام]
باید توی یادداشت های وبلاگم بگردم ببینم اون یادداشت ایرانسل نمکی رو کی نوشتم؛ میخام بدونم فرصت یه ماهه ی طرح قرمزم تموم شده یا نه.
پنج شنبه 86 آذر 29
, ساعت 3:1 صبح |[ پیام]
- میدونی خیلی وقتا که زنگ می زنم، فقط دوست دارم با تو حرف بزنم؟ اما تو معمولا نیستی.
- (در حالی که دستپاچه می شود) خب من مدرسه م. جایی نیستم که.
- (در حالی که دستپاچه می شود) خب من مدرسه م. جایی نیستم که.
پنج شنبه 86 آذر 29
, ساعت 2:57 صبح |[ پیام]
زنگ زدم خونه. خیلی لذت بخش بود؛ با دو نفر حرف زدم. با چند نفر دیگه هم می خواستم حرف بزنم که نشد. خوب بود اما من بازم می خوام.
پنج شنبه 86 آذر 29
, ساعت 2:56 صبح |[ پیام]
آدم جالبیه! احساس می کنم زود بزرگ شده؛ هنوز باید بچگی می کرده؛ مثل خودم. شیطونی هاش سر کلاس جالبه؛ به نظر نمیاد اختیاری و مثلا با هدف کلاسداری و اینا باشه.
پنج شنبه 86 آذر 29
, ساعت 2:51 صبح |[ پیام]
استاد با حالیه. یه استاد با دو چهره کاملا متفاوت؛ سر کلاس اصول هیچ وقت نمیخاد کم بیاره و همیشه از کتاب و نویسنده ش طرفداری می کنه اما سر کلاس ارث خیلی بچه خوبیه! من هم دقیقا همینم؛ سر کلاس اصول تا می تونم بهش گیر میدم و سر کلاس ارث دوستانه...
پنج شنبه 86 آذر 29
, ساعت 2:50 صبح |[ پیام]
امروز صبح استاد بیرون از کلاس که من رو دید؛ بهم گفت کجا بودید دیروز؛ با چهره م یه خرده شرمندگی م رو بهش نشون دادم و توی دلم سعید رو فحش دادم!
پنج شنبه 86 آذر 29
, ساعت 2:49 صبح |[ پیام]
یکی از مصداق های رفتار پوپولیستی حضرات دوم خردادی همین بحثای گرم روزای انتخاباته؛ که یهو یادشون میاد بگن همیشه اصل بر برائته؛ یادشون میاد بگن نظارت استصوابی فلان و بهمان...
پنج شنبه 86 آذر 29
, ساعت 2:47 صبح |[ پیام]
فکر کنم یادداشت بعدی م توی وبلاگم، درباره اصل برائت باشه؛ هنوز اون یادداشت زنجیره ای مرثیه های پوپولیستی رو تمومش نکرده م.
پنج شنبه 86 آذر 29
, ساعت 2:46 صبح |[ پیام]
