خب دیگه شیطنت بسه. من برم ظرفهای دیشب رو بشورم و برم کلاس... خدافس تا لحظاتی دیگر.
سه شنبه 86 آذر 13
, ساعت 9:7 صبح |[ پیام]
نسخه بتای جدید گوگل خوشگلتر شده است. به خصوص این رنگی شدن برچسبها به شدت حال میدهد؛ ایمیلهای مربوط به فیروزه را فیروزهایرنگ کردهام.
سه شنبه 86 آذر 13
, ساعت 9:6 صبح |[ پیام]
حسن داره خر و پف میکنه... شیطونه میگه برم یه لیوان آب بریزم روی سرش تا از خواب بیدار شه. واقعا که! (حالا یه روز زود از خواب بیدار شدما!)
سه شنبه 86 آذر 13
, ساعت 9:0 صبح |[ پیام]
بعید نیست امروز یک روز خوب باشه؛ چون زود بیدار شدم.
سه شنبه 86 آذر 13
, ساعت 8:57 صبح |[ پیام]
آدم گاهی نمیتواند بخواهد؛ یعنی خواستن هم توانستن لازم دارد. پس همیشه هم خواستن توانستن نیست. خیلی فلسفی شد!
دوشنبه 86 آذر 12
, ساعت 11:34 عصر |[ پیام]
آدم گاهی به زندگی در التهاب و رنج عادت میکند و متوجه نمیشود که در حال زندگی کردن نیست.
دوشنبه 86 آذر 12
, ساعت 11:21 عصر |[ پیام]
الان فهمیدم که کاربرهای یک وبلاگ گروهی در پارسیبلاگ، اجازهی تغییر مشخصات کاربری خود، مثل ایمیل و نام نویسنده را ندارند. فقط رمز عبور را میشود عوض کرد.
دوشنبه 86 آذر 12
, ساعت 11:10 عصر |[ پیام]
به میوهفروشه گفتم: «آقا انار کیلویی چنده؟» گفت: «به خدا اونقدر گرونه که آدم روش نمیشه به مشتری بگه قیمت رو؟» تقریبا یاد حسن افتاده بودم که اگر بود میگفت: «حالا چرا میترسی؟!»
دوشنبه 86 آذر 12
, ساعت 11:0 عصر |[ پیام]
بحث کلاسمان دربارهی نشانهشناسی بود و این که نویسنده باید به جای خطبه خواندن، از نشانهها استفاده کند. آخر کار استاد میگفت شما باید اغواگرهای خوبی بشید تا داستانتان خوب بشود.
دوشنبه 86 آذر 12
, ساعت 10:57 عصر |[ پیام]