تا ساعت پنج وقت دارم دو تا جوان خلق کنم که تصمیم دارند یکی از بهترین دوستهایشان را به خاطر دلسوزی بکشند.
یکشنبه 86 آذر 18
, ساعت 3:3 عصر |[ پیام]
و در صفت دنیا فرمودند: به خدا سوگند که دنیای شما در نزد من پستتر و حقیر تر است از استخوانِ خوکی در دستِ جذامی.
شنبه 86 آذر 17
, ساعت 11:23 عصر |[ پیام]
من زنده ام. و منتظر یک اینک بلاگ کوووووووووووولاک
شنبه 86 آذر 17
, ساعت 7:49 عصر |[ پیام]
روی جنایت و مکافات داستایوفسکی یه عروسک فانتزی بهم دادن که موهاش سبز بود و سرمهی چشمهاش پر رنگ
چهارشنبه 86 آذر 14
, ساعت 5:40 عصر |[ پیام]
با آقای مهدس تا آخر عمرم رو بررسی کردیم. تا صد سال. ازدواجی توش ندیدم.
چهارشنبه 86 آذر 14
, ساعت 5:38 عصر |[ پیام]
حسن میگه کتاب جریان شناسی لبو فروشیهای قم رو بنویسم.
چهارشنبه 86 آذر 14
, ساعت 5:9 عصر |[ پیام]
به این فکر میکنم که از لحاظ فلسفی «اینک» وجود خارجی ندارد.
چهارشنبه 86 آذر 14
, ساعت 4:47 عصر |[ پیام]
باز به این فکر میکنم که گور بابای فلسفه را هم کردهاند.
چهارشنبه 86 آذر 14
, ساعت 4:47 عصر |[ پیام]